بچه های الان تفریحاتشون آیپد و PS2 شده ما اوج تفریحمون این بود که
وقتی مامانمون الویه درست میکرد صدامون کنه استخونای مرغارو لیس بزنیم!
ای ستاره ها که بر فراز آسمان
با نگاه خود اشاره گر نشسته اید
ای ستاره ها که از ورای ابرها
بر جهان ما نظاره گر نشسته اید
آری این منم که در دل سکوت شب
نامه های عاشقانه پاره میکنم
ای ستاره ها اگر بمن مدد کنید
دامن از غمش پر از ستاره می کنم
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﭼﻪ ﺭﺍﻫﻬﺎ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﺟﺰ ﺗﻮ
ﺭﺍﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﻼﺻﻢ ﮐﻦ ﺍﺯ ﻋﺸﻘﯽ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﺴﺖ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ
ﻧﯿﺴﺖ ...
گرما یعنی:
نفس های تو...
دست های تو...
آغوش تو...
من به خورشید اعتمادندارم!!!
وقتی یکی بهت گفت دوست دارم ...اذیتش کن...کم محلی کن...دور از دسرس باش...اصن بزار بــــــــــــــرو
چون اگه تو اینکارو نکنی مطمعن باش اون اینکارو باهات میکنه...
دورم اما بی وفا نیستم ،
دوست دارم اگر چه با محبت نیستم،
یه وقت فکر نکنی به فکر تو نیستم ،
بی خیال هرکی باشم بی خیال تو یکی نیستم.
چه دلگيراست
هم پنجشنبه باشد!
هم ابرباشد!
هم باران باشد
هم خيابان خيس باشد!
اما...
نه کسي باشد!!!
نه دستي براي فشردن!
نه پايي براي قدم زدن!
نه نگاهي براي زل زدن
داغونم....
میدونی داغون یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی... داغٍ ِ اون.......
میفهمی یعنی چی؟؟؟؟؟؟
داغونم........
نمى دانم چه رابطه ایست ؟
بین نبودنت با رنگ ها
دلتنگ تو که میشوم
زندگى ام سیاه مى شود !
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم…
از تمام زمین یک خیابان را…
و از تمام تو…
یک دست که قفل شود در دست من…
می خواهم ...
مُچاله و خیس !..
در آغوشش بمانم!
از پهن شدن بر بند ِ خاطرات ، بیــــزارم...
בلـــَم گرفتــﮧ…
از همــﮧ ی بــی تفآوتــی هآ…
از همــﮧ فــَرآموشی هآ…
از هَمﮧ بــی اعتمــآدی هآ…
کــآش معلــمی بود و انشـ ـ ـــآیی مــی خوآســت…
“روزگــآر خوב رآ چگونــه مــی گــُذرآنید؟؟؟
خیلی وقت است مرده ام...
دلــــــم می خواهد ببارم،کسی نپرسد
چرا؟. . . توچه میفهمی. . .
این روزها ادای زنده ها را در میاورم. . .
تظاهر به شادی می کنم ، حرف میزنم مثل همه . . .
امـــــــــــــــــــــــــــا. . .
بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را به حراج گذاشته ام
بی انصـــــــــــــــــاف...
چانه نزن ... حسرت هایم به قیمت عـــــــمرم تمام شده. . .
همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی
وقتـــی بغــــض میکـــُنی
وقتـــی دآغونــــی
وقــــتی دلــِت شکــــستـه
دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ
انقــــدر حـ ـرف دآری کـــه فقــط میتونــی بگـ ـی :
“بیخـــیآل“…
شکـــ نکـــــن !
آیــ●ــنده اے خوـاهــم ساختــــ کــه
گذشتـــه ام جلویش زآنــو بـــزند !
قـــرآر نیستــــ مـــن هـــم دلِ کَسِ دیگـــری را بسوزانـَــم !
برعکـــس کســے را کــه وارد زندگـــیم میشود
آنقـــــدر خــــوشـــبـ ♥ــتـــــ میکنــم کـــه
بـــه هر روزے کـــه جاے " او " نیستــــے
بـــه خودتـــــ لعنتـــــ بفرستــــے! لعنتیـــ !!!
به باران دل نبند که هر چهار فصل دیوانه ات خواهد کرد !
اگر ببارد ، از شوق و اگر نبارد ، از دلتنگی …
اعتراف می کنم یه بار از مسیری پیاده داشتم می رفتم خونه دوستم، رسیدم سر کوچشون دیدم ورود ممنوعه. رفتم از یه چهارراه بالاتر دور زدم از سر کوچ
شون وارد شدم!
بی هیچ صدائی می آیند
زمانی که نمی دانی
در دلت یک مزرعه آرزو می کارند و…
بی هیج نشانی از دلت می گریزند
تا تمام چیزی که به یاد می آوری
حسرتی باشد به درازای زندگی
چه قدر بی رحمند رویاهـا . . .
.
به سلامتی اونیکه میبینه عشقش واسه یکی دیگه میخنده اما...
بغض گلوشو قورت میده و اروم زیرلب میگه:بیمعرفت چقد قشنگ میخنده...
اين بار مينويسم به سلامتي خودم كه بيش از حد عاشقشم در حدي كه نميتونم نگاهش كنم اما...
اون با بي رحمي بهم ميگه به من عادت نكن من موندني نيستم!!!
همیشه بهم میگفت زندگیمی..... وقتی داشت میرفت گفتم مگه زندگیت نبودم؟
جواب داد آدم واسه رسیدن به عشقش از زندگیشم باید بگذره
زندگی شبیه شعریست...
قافیه هایش بامن تو فقط همیشه ردیف باش...
گل اگر چشم خودش باز کند خواهد مرد/ماه دراوج غرورش به زمین خواهد خورد/
چون به زیبایی تو حسرت،عالم خورند/برق چشمان تو روح از تنشان خواهد برد...
قد تو به عشق نمی رسید/غرورم را زیر پا گذاشتم تابرسد...
اما باز هم نرسید....